آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Linchpin

ˈlɪntʃˌpɪn ˈlɪntʃˌpɪn

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: lynchpin

معنی linchpin | جمله با linchpin

noun countable

مهره‌ی حیاتی، رکن اصلی، پایه‌ی اصلی

Linchpins are the essential building blocks of great organizations.

افراد کلیدی، اجزای اساس سازمان‌های بزرگ هستند.

Trust is the linchpin of any successful relationship.

اعتماد، پایه‌ی اصلی هر رابطه‌ی موفق است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The linchpin of this entire project is collaboration.

همکاری رکن اصلی کل این طرح است.

noun countable

سنجاق لنچ، لنچ‌پین، پین لنچ (بستی که برای جلوگیری از لغزش چرخ یا قسمت دیگر از محوری که بر روی آن سوار می‌شود، استفاده می‌شود.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The engineer inspected the linchpin for any signs of wear.

مهندس لنچ‌پین را برای هرگونه علائم سایش بررسی کرد.

The linchpin held the wheel securely in place during the journey.

سنجاق لنچ چرخ را در طول سفر به‌طور محکمی در جای خود نگه داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد linchpin

  1. noun a central cohesive source of support and stability
    Synonyms:
  1. noun pin inserted through an axletree to hold a wheel on
    Synonyms:
    lynchpin

ارجاع به لغت linchpin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «linchpin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/linchpin

لغات نزدیک linchpin

پیشنهاد بهبود معانی