آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ شهریور ۱۴۰۴

    Warranty

    ˈwɔː- / / ˈwɑː- ˈwɒrənti

    معنی warranty | جمله با warranty

    noun countable

    پابندان، گارانتی، ضمانت، امر مورد تعهد یا تضمین، تضمین، تعهد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    this T.V. set is under a one-year warranty

    این تلویزیون یک سال ضمانت دارد

    Good spelling is no warranty of intelligence.

    املای خوب دلیل بر هوش نیست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    By what warranty has he assumed such powers?

    به چه مجوزی چنین اختیاراتی را در دست گرفته است؟

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد warranty

    1. noun promise
      Synonyms:
      pledge guarantee assurance bond guaranty security contract covenant bail surety written promise certificate
      Antonyms:
      breach break

    سوال‌های رایج warranty

    معنی warranty به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «warranty» در زبان فارسی به «گارانتی» یا «ضمانت» ترجمه می‌شود.

    «warranty» اصطلاحی است که در حوزه‌ی حقوق مصرف‌کننده، تجارت و تولید به کار می‌رود و به تعهد شرکت یا فروشنده نسبت به کیفیت، عملکرد یا دوام یک محصول یا خدمات اشاره دارد. زمانی که یک کالا دارای «warranty» است، تولیدکننده یا فروشنده تضمین می‌کند که محصول تا مدت مشخصی بدون نقص عملکرد خواهد داشت و در صورت بروز مشکل، مسئولیت تعمیر، تعویض یا بازپرداخت را برعهده می‌گیرد. این واژه نشان‌دهنده‌ی اعتبار و اعتماد برند به محصولات خود است و برای خریدار اطمینان خاطر ایجاد می‌کند.

    از منظر حقوقی، «warranty» یک قرارداد ضمنی یا صریح است که شرایط آن در سند خرید یا بسته‌بندی محصول مشخص می‌شود. نوع و مدت ضمانت ممکن است بسته به نوع کالا، کشور و قوانین محلی متفاوت باشد. برای مثال، برخی از کالاهای الکترونیکی دارای «one-year warranty» یا ضمانت یک‌ساله هستند که شامل تعمیرات و تعویض قطعات می‌شود، در حالی که محصولات دیگر ممکن است ضمانت محدود یا خاصی داشته باشند. آگاهی از جزئیات «warranty» برای مصرف‌کنندگان اهمیت زیادی دارد تا بتوانند از حقوق خود به‌طور کامل بهره‌مند شوند.

    «warranty» همچنین نقش مهمی در اقتصاد و بازاریابی دارد. محصولاتی که با ضمانت عرضه می‌شوند، اغلب در نگاه مشتریان دارای ارزش بالاتر و اعتبار بیشتر هستند. این موضوع باعث افزایش اعتماد مصرف‌کننده، تمایل به خرید و وفاداری به برند می‌شود. از سوی دیگر، ارائه ضمانت مناسب می‌تواند ریسک‌های مرتبط با کیفیت محصول را کاهش داده و موجب ایجاد رقابت سالم در بازار شود.

    در صنایع مختلف، «warranty» کاربردهای متفاوتی دارد. در بخش فناوری و الکترونیک، تمرکز بر تضمین عملکرد و دوام دستگاه‌ها است؛ در صنایع خودرو، ضمانت می‌تواند شامل تعویض قطعات یا تعمیرات موتور باشد؛ و در حوزه‌ی خدمات، «warranty» به معنای تضمین کیفیت خدمات ارائه‌شده و رضایت مشتری است. این انعطاف‌پذیری واژه باعث شده است که «warranty» ابزاری کلیدی در ارتقای کیفیت و اعتماد مشتریان باشد.

    «warranty» مفهومی است که ترکیبی از تعهد، اعتماد و حفاظت از حقوق مصرف‌کننده را در بر دارد. این واژه نه تنها در خرید و فروش کالا، بلکه در بهبود تجربه‌ی مشتری و ایجاد ارزش افزوده برای برندها اهمیت دارد. یادگیری کاربرد دقیق «warranty» و درک جزئیات آن برای مصرف‌کنندگان، فروشندگان و پژوهشگران بازار ضروری است تا تعاملات تجاری با شفافیت و اعتماد بیشتری انجام شود.

    ارجاع به لغت warranty

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «warranty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warranty

    لغات نزدیک warranty

    • - warranter
    • - warrantor
    • - warranty
    • - warranty deed
    • - warren
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.