شکل جمع:
assurancesاعتمادبهنفس، اطمینان به خود
قول، تضمین
(در بریتانیا) بیمهی عمر
یقین، اطمینان، خاطرجمعی
Do I have your assurance that you won't contact the press?
آیا اطمینان میدهی که به روزنامهها خبر نخواهی داد؟
He spoke with assurance.
او با خاطر جمعی حرف میزد.
The rescuers acted with kindness and assurance.
نجاتدهندگان با مهربانی و اعتمادبهنفس عمل کردند.
If you go there, is there any assurance that you'll have adequate income?
اگر آنجا بروی، تضمینی هست که درآمد کافی داشته باشی؟
What assurance can you give?
چه تضمینی میدهی؟
She gave him many assurances of love and loyalty.
خیلی به او قول عشق و وفاداری میداد.
قول دادن، تضمین کردن، دلگرمی دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «assurance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assurance