فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Assure

əˈʃʊr əˈʃʊə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    assured
  • شکل سوم:

    assured
  • سوم شخص مفرد:

    assures
  • وجه وصفی حال:

    assuring

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive B2
    اطمینان دادن (به)، مطمئن کردن، راضی کردن، قول دادن (به)، خاطر‌جمع کردن، روی چیزی حساب کردن، متقاعد کردن، مجاب کردن
    • - We can assure you of our full support.
    • - از حمایت کامل ما مطمئن باشید.
    • - I assure you they'll be perfectly safe with us.
    • - قول می‌دهم آن‌ها جای‌شان پیش ما امن است.
    • - assure oneself (of)
    • - مطمئن شدن (از)، متقاعد شدن (از)، اطمینان یافتن (از)
  • verb - transitive
    تضمین کردن، دلگرمی دادن، پشت گرم کردن
  • verb - transitive
    انگلیسی بریتانیایی بیمه کردن، ایمن کردن
  • verb - transitive
    اعتماد به نفس دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد assure

  1. verb convince, relieve doubt
    Synonyms: bag, bet on, comfort, encourage, hearten, inspire, persuade, reassure, satisfy, sell, sell on, soothe
  2. verb promise
    Synonyms: affirm, attest, aver, brace up, buck up, certify, confirm, give one’s word, guarantee, pledge, swear, vouch for, vow
  3. verb make certain
    Synonyms: cinch, clinch, complete, confirm, ensure, guarantee, have a lock on, ice, insure, lock, lock on, lock up, make sure, nail down, put on ice, seal, secure, set

لغات هم‌خانواده assure

ارجاع به لغت assure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/assure

لغات نزدیک assure

پیشنهاد بهبود معانی