گذشتهی ساده:
reassuredشکل سوم:
reassuredسومشخص مفرد:
reassuresوجه وصفی حال:
reassuringاطمینان دادن، قوت قلب دادن، خاطرجمع کردن، دلگرم کردن
The doctor reassured the patient that the surgery would be successful.
دکتر به بیمار اطمینان داد که جراحی موفقیتآمیز خواهد بود.
She reassured her friend that everything would work out in the end.
به دوستش قوت قلب داد که در نهایت همهچیز درست خواهد شد.
انگلیسی بریتانیایی دوباره بیمه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The drivers reassured their vehicles.
رانندگان وسایل نقلیهی خودشان را دوباره بیمه کردند.
These companies didn't like to reinsure catastrophe insurers, as natural disasters like storms are becoming increasingly unpredictable.
این شرکتها دوست نداشتند بیمهگذاران بلایای طبیعی را دوباره بیمه کنند، زیرا بلایای طبیعی مانند طوفان بهطور فزایندهای غیرقابل پیشبینی میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reassure» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reassure