آخرین به‌روزرسانی:

Convince

kənˈvɪns kənˈvɪns

گذشته‌ی ساده:

convinced

شکل سوم:

convinced

سوم‌شخص مفرد:

convinces

وجه وصفی حال:

convincing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1

متقاعد کردن، قانع کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Through advertising, they convince people to buy.

با تبلیغ مردم را راغب به خرید می‌کنند.

He convinced me to buy that carpet.

او مرا متقاعد کرد که آن قالی را بخرم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I am convinced that he was not lying.

اعتقاد راسخ دارم که دروغ نمی‌گفت.

a convinced socialist

یک سوسیالیست پر و پا قرص

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convince

  1. verb gain the confidence of
    Synonyms:
    persuade win over talk into get induce sway satisfy change turn sell bring around effect prove establish demonstrate draw hook prompt overcome put across argue into prevail upon bring home to make a believer assure sell one on bring to reason refute brainwash twist one’s arm

Collocations

be convinced

اطمینان داشتن، معتقد بودن، پذیرفتار بودن، پذیرا بودن، اعتقاد راسخ داشتن

لغات هم‌خانواده convince

  • verb - transitive
    convince

سوال‌های رایج convince

گذشته‌ی ساده convince چی میشه؟

گذشته‌ی ساده convince در زبان انگلیسی convinced است.

شکل سوم convince چی میشه؟

شکل سوم convince در زبان انگلیسی convinced است.

وجه وصفی حال convince چی میشه؟

وجه وصفی حال convince در زبان انگلیسی convincing است.

سوم‌شخص مفرد convince چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد convince در زبان انگلیسی convinces است.

ارجاع به لغت convince

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convince» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convince

لغات نزدیک convince

پیشنهاد بهبود معانی