آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Unnerve

ʌnˈnɜrːv ʌnˈnɜːv

معنی unnerve | جمله با unnerve

verb - transitive

ترساندن، نگران کردن، پریشان کردن، مرعوب کردن، دلسرد کردن، ضعیف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

His threatening words unnerved her.

حرف‌های تهدید‌آمیزش او را ترساند.

The intense pressure of the final exam unnerved the students.

فشار شدید امتحان نهایی دانش‌آموزان را پریشان کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unnerve

لغات هم‌خانواده unnerve

  • verb - transitive
    nerve, unnerve

ارجاع به لغت unnerve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unnerve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unnerve

لغات نزدیک unnerve

پیشنهاد بهبود معانی