فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Nerve-racking

ˈnɜrːvrækɪŋɔːrˈnɜrːvˈrækɪŋ ˈnɜːvrækɪŋɔːnɜːvˈrækɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به‌صورتِ nerve-wracking نیز نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    اعصاب‌خردکن، کلافه‌کننده، نگران‌کننده
    • - This music is nerve-racking to me.
    • - این موسیقی اعصاب مرا خرد می‌کند.
    • - The job interview was a nerve-racking experience.
    • - مصاحبه شغلی بسیار کلافه‌کننده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد nerve-racking

  1. adjective distressing
    Synonyms: aggravating, annoying, disquieting, disturbing, exasperating, irksome, irritating, maddening, stressful, taxing, tense, trying, upsetting

لغات هم‌خانواده nerve-racking

ارجاع به لغت nerve-racking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nerve-racking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nerve-racking-or-nerve-wracking

لغات نزدیک nerve-racking

پیشنهاد بهبود معانی