فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Irksome

ˈɜrːksəm ˈɜːksm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خستگی‌آور، کسل‌کننده، متنفر، آزرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

irksome tasks

کارهای رنج‌آور

his irksome caution and slowness

احتیاط و آهسته‌کاری خسته‌کننده‌ی او

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irksome

  1. adjective annoying
    Synonyms:
    irritating aggravating troublesome bothersome vexing tiresome troubling boring tedious burdensome

ارجاع به لغت irksome

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irksome» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irksome

لغات نزدیک irksome

پیشنهاد بهبود معانی