آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Irk

ɜːrk ɜːk

معنی irk | جمله با irk

verb - transitive

خسته شدن، فرسوده شدن، بی‌میل بودن، بیزار بودن، بددانستن، رنجاندن، آزردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

It irks me to see such waste.

اسراف و تبذیر این‌جوری مرا رنج می‌دهد.

Restrictions that irked buyers.

محدودیت‌هایی که موجب رنجه‌ی خریداران می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد irk

ارجاع به لغت irk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irk

لغات نزدیک irk

پیشنهاد بهبود معانی