امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spook

spuːk spuːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    spooked
  • شکل سوم:

    spooked
  • سوم‌شخص مفرد:

    spooks
  • وجه وصفی حال:

    spooking
  • شکل جمع:

    spooks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
روح، شبح، جن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- He believes in spooks too.
- او به ارواح هم اعتقاد دارد.
- I heard a spook in the old house last night.
- دیشب صدای جن در خانه‌ی قدیمی شنیدم.
noun countable
انگلیسی آمریکایی جاسوس
- She never expected to meet a spook at the gala.
- او هرگز انتظار نداشت که در این جشن با یک جاسوس ملاقات کند.
- Everyone suspected the new employee was a spook.
- همه مشکوک بودند که کارمند جدید جاسوس است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spook

  1. verb frighten, scare
    Synonyms:
    alarm curdle the blood discomfort horrify make one’s blood run cold make one’s teeth chatter panic petrify scare away scare stiff scare the pants off of scare to death startle strike terror into terrify unnerve

ارجاع به لغت spook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spook

لغات نزدیک spook

پیشنهاد بهبود معانی