گذشتهی ساده:
spookedشکل سوم:
spookedسومشخص مفرد:
spooksوجه وصفی حال:
spookingشکل جمع:
spooksروح، شبح، جن
He believes in spooks too.
او به ارواح هم اعتقاد دارد.
I heard a spook in the old house last night.
دیشب صدای جن در خانهی قدیمی شنیدم.
انگلیسی آمریکایی جاسوس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She never expected to meet a spook at the gala.
او هرگز انتظار نداشت که در این جشن با یک جاسوس ملاقات کند.
Everyone suspected the new employee was a spook.
همه مشکوک بودند که کارمند جدید جاسوس است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spook» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spook