فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Guaranty

ˈgærənti ˈgærənti

گذشته‌ی ساده:

guarantied

شکل سوم:

guarantied

سوم‌شخص مفرد:

guaranties

وجه وصفی حال:

guarantying

شکل جمع:

guaranties

معنی

noun

ضمانت، تضمین، وثیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد guaranty

  1. noun assurance
    Synonyms:
    promise guarantee pledge certification attestation
  1. noun a document giving assurance
    Synonyms:
    warranty certificate security bond contract warrant charter testament

ارجاع به لغت guaranty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guaranty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guaranty

لغات نزدیک guaranty

پیشنهاد بهبود معانی