آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ اسفند ۱۴۰۳

    Forfeit

    ˈfɔːrfɪt ˈfɔːfɪt

    گذشته‌ی ساده:

    forfeited

    شکل سوم:

    forfeited

    سوم‌شخص مفرد:

    forfeits

    وجه وصفی حال:

    forfeiting

    شکل جمع:

    forfeits

    معنی forfeit | جمله با forfeit

    verb - transitive

    از دست دادن، سلب شدن، محروم شدن (به‌عنوان جریمه‌ی تخطی از قانون)

    Those who were captured forfeited their freedom.

    آنان که دستگیر می‌شدند، آزادی خود را از دست می‌دادند.

    Signing this paper will forfeit your rights to the property.

    امضای این ورقه حقوق شما را نسبت به این ملک سلب خواهد کرد.

    verb - intransitive verb - transitive

    واگذار کردن، انصراف دادن، تسلیم شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Due to a lack of players, the school decided to forfeit the basketball tournament.

    به‌دلیل کمبود بازیکن، مدرسه تصمیم گرفت از مسابقات بسکتبال انصراف دهد.

    If a player receives too many penalties, their team may have to forfeit the match.

    اگر بازیکنی جریمه‌های زیادی دریافت کند، تیمش ممکن است مجبور به واگذاری مسابقه شود.

    noun countable

    تاوان، جریمه، باخت

    The club's failure to comply with rules resulted in a significant forfeit.

    عدم رعایت قوانین توسط باشگاه منجر به جریمه‌ی قابل توجهی شد.

    He was warned that any further infractions would lead to a forfeit.

    به او هشدار داده شد که هر تخلف دیگری منجر به باخت خواهد شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The forfeit included losing the championship title.

    جریمه شامل از دست دادن عنوان قهرمانی بود.

    What forfeit (is) worse than the loss of honor?

    چه تاوانی بدتر از ازدست دادن شرف است؟

    noun uncountable

    محرومیت، سلب حق، از دست دادن

    The player's suspension resulted in the team's forfeit of the match.

    تعلیق بازیکن منجر به محرومیت تیم از مسابقه شد.

    The contract includes clauses where the buyer will face forfeit if they break the agreement.

    قرارداد شامل بندهایی است که در صورت نقض توافق، خریدار با سلب حق مواجه می‌شود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The tournament champion was decided by forfeit when the other team failed to comply with the rules.

    زمانی که تیم دیگر از رعایت قوانین امتناع کرد، قهرمان مسابقات از طریق محرومیت تعیین شد.

    adjective formal

    ازدست‌رفته، سلب‌شده

    His forfeit privileges were restored after he completed the required community service.

    امتیازات ازدست‌‌رفته‌اش پس‌از انجام خدمات اجتماعی لازم به او بازگردانده شد.

    The forfeit opportunity to compete left the team disappointed.

    فرصت سلب‌شده برای رقابت باعث ناامیدی تیم شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد forfeit

    1. verb to suffer the loss of
      Synonyms:
      drop lose
      Antonyms:
      retain win gain profit
    1. verb lose (s.th.) or lose the right to (s.th.) by some error, offense, or crime
      Synonyms:
      abandon give up sacrifice relinquish forego surrender amerce confiscate waive give over default fine throw overboard lose loss penalty forgo
      Antonyms:
      claim
    1. adjective surrendered as a penalty
      Synonyms:
      confiscatory forfeited confiscate
    1. noun something given as sacrifice
      Synonyms:
      loss cost penalty fine damages relinquishment mulct
      Antonyms:
      win victory gain
    1. verb give up something in sacrifice
      Synonyms:
      sacrifice relinquish surrender renounce lose abandon give over drop be deprived of be stripped of
      Antonyms:
      win gain profit

    سوال‌های رایج forfeit

    گذشته‌ی ساده forfeit چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده forfeit در زبان انگلیسی forfeited است.

    شکل سوم forfeit چی میشه؟

    شکل سوم forfeit در زبان انگلیسی forfeited است.

    شکل جمع forfeit چی میشه؟

    شکل جمع forfeit در زبان انگلیسی forfeits است.

    وجه وصفی حال forfeit چی میشه؟

    وجه وصفی حال forfeit در زبان انگلیسی forfeiting است.

    سوم‌شخص مفرد forfeit چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد forfeit در زبان انگلیسی forfeits است.

    ارجاع به لغت forfeit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «forfeit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forfeit

    لغات نزدیک forfeit

    • - forex
    • - foreyard
    • - forfeit
    • - forfeiture
    • - forfend
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.