۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Default

dɪˈfɑːlt dɪˈfɑːlt dɪˈfɔːlt dɪˈfɔːlt

گذشته‌ی ساده:

defaulted

شکل سوم:

defaulted

سوم‌شخص مفرد:

defaults

وجه وصفی حال:

defaulting

شکل جمع:

defaults

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive C1

نپرداختن، کوتاهی کردن، غفلت کردن، قصور کردن (در پرداخت وام، بدهی و...)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The company is likely to default on its financial obligations.

احتمالاً شرکت در انجام تعهدات مالی خود قصور خواهد کرد.

If you default on the loan, the bank can seize your assets.

اگر در بازپرداخت وام کوتاهی کنید، بانک می‌تواند دارایی‌های شما را مصادره کند.

verb - intransitive

انصراف دادن (از شرکت در مسابقه، بازی و...)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The tennis player had to default due to a sudden illness.

بازیکن تنیس به‌دلیل بیماری ناگهانی مجبور به انصراف شد.

Our opponents defaulted, so we advance to the semi-finals.

حریفان ما انصراف دادند، بنابراین ما به نیمه‌نهایی صعود می‌کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Due to unforeseen circumstances, the visiting team had to default.

به‌دلیل شرایط پیش‌بینی نشده، تیم مهمان مجبور به انصراف شد.

noun uncountable

پیش‌فرض

If you don't choose a specific ringtone, the phone will use the default.

اگر زنگ خاصی را انتخاب نکنید، تلفن از زنگ پیش‌فرض استفاده خواهد کرد.

Without explicit instructions, the system reverts to the default.

بدون دستورالعمل صریح، سیستم به حالت پیش‌فرض برمی‌گردد.

noun countable uncountable

عدم پرداخت، کوتاهی، قصور (در پرداخت وام، بدهی و...)

The mortgage default rate has increased significantly.

نرخ قصور در وام مسکن به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است.

He faces legal action due to his default on payments.

او به‌دلیل عدم پرداخت بدهی‌هایش با اقدام قانونی روبرو است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد default

  1. noun failure; want
    Synonyms:
    lack fault failure deficiency insufficiency shortcoming weakness absence omission oversight neglect blemish inadequacy lapse error offense transgression vice disregard delinquency blunder miss dearth imperfection slight dereliction nonpayment privation overlooking wrongdoing
    Antonyms:
    success satisfaction payment advantage perfection
  1. verb dodge payment
    Synonyms:
    evade skip stiff welch defraud shirk neglect fail bilk repudiate dishonor swindle run out on skip out on welsh rat leave town put on the cuff skate dodge payment see in the alley meet under arch
    Antonyms:
    pay

سوال‌های رایج default

معنی default به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Default» در زبان فارسی به «پیش‌فرض» یا «تنظیمات اولیه» ترجمه می‌شود.

این واژه معمولاً به حالتی اشاره دارد که به طور خودکار یا به صورت استاندارد انتخاب می‌شود، مگر اینکه توسط کاربر یا سیستم تغییر داده شود. در دنیای فناوری و نرم‌افزار، پیش‌فرض به تنظیمات اولیه‌ای گفته می‌شود که برنامه‌ها یا دستگاه‌ها با آن‌ها راه‌اندازی می‌شوند و به عنوان گزینه‌ی پایه یا مرجع عمل می‌کنند.

در نرم‌افزارها و دستگاه‌های الکترونیکی، default به کاربر این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به انتخاب‌های پیچیده، به سرعت از امکانات استفاده کند. به عنوان مثال، یک مرورگر اینترنتی ممکن است موتور جستجوی پیش‌فرض خود را داشته باشد که تا زمانی که کاربر آن را تغییر ندهد، همیشه به همان موتور متصل می‌شود. این کارکرد باعث می‌شود فرآیند استفاده ساده‌تر و سریع‌تر انجام شود و از سردرگمی کاربران تازه‌کار جلوگیری گردد.

علاوه بر حوزه فناوری، مفهوم default در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد. برای مثال، در قراردادها و توافقات، ممکن است شرایط پیش‌فرضی وجود داشته باشد که اگر طرفین تغییری ایجاد نکنند، همان شرایط جاری خواهد بود. این پیش‌فرض‌ها در تنظیم روابط اجتماعی، کاری و حقوقی نقش مهمی ایفا می‌کنند و پایه‌ای برای تصمیم‌گیری‌های بعدی هستند.

در حوزه مالی و حقوقی، default معنای متفاوتی دارد و به حالتی اشاره می‌کند که فرد یا شرکت نتواند تعهدات مالی خود را به موقع انجام دهد. مثلاً اگر شخصی وام بانکی دریافت کرده باشد و در موعد مقرر اقساط آن را پرداخت نکند، گفته می‌شود که دچار default شده است. این وضعیت می‌تواند پیامدهای جدی از جمله جریمه‌های مالی، کاهش اعتبار و حتی اقدام‌های حقوقی را به دنبال داشته باشد. از این رو، مفهوم default در اقتصاد و بانکداری اهمیت بسیار بالایی دارد.

واژه‌ی default با توجه به زمینه‌ی کاربرد خود معانی مختلفی دارد اما به طور کلی به حالتی اشاره می‌کند که بدون دخالت مستقیم یا تغییر، به صورت اتوماتیک برقرار است یا به عدم انجام یک تعهد مشخص مربوط می‌شود. شناخت درست این کلمه در حوزه‌های مختلف به ویژه فناوری و امور مالی به فهم بهتر فرآیندها و شرایط کمک می‌کند و از سردرگمی جلوگیری می‌نماید.

گذشته‌ی ساده default چی میشه؟

گذشته‌ی ساده default در زبان انگلیسی defaulted است.

شکل سوم default چی میشه؟

شکل سوم default در زبان انگلیسی defaulted است.

شکل جمع default چی میشه؟

شکل جمع default در زبان انگلیسی defaults است.

وجه وصفی حال default چی میشه؟

وجه وصفی حال default در زبان انگلیسی defaulting است.

سوم‌شخص مفرد default چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد default در زبان انگلیسی defaults است.

ارجاع به لغت default

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «default» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/default

لغات نزدیک default

پیشنهاد بهبود معانی