گذشتهی ساده:
defaultedشکل سوم:
defaultedسومشخص مفرد:
defaultsوجه وصفی حال:
defaultingشکل جمع:
defaultsنپرداختن، کوتاهی کردن، غفلت کردن، قصور کردن (در پرداخت وام، بدهی و...)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The company is likely to default on its financial obligations.
احتمالاً شرکت در انجام تعهدات مالی خود قصور خواهد کرد.
If you default on the loan, the bank can seize your assets.
اگر در بازپرداخت وام کوتاهی کنید، بانک میتواند داراییهای شما را مصادره کند.
انصراف دادن (از شرکت در مسابقه، بازی و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tennis player had to default due to a sudden illness.
بازیکن تنیس بهدلیل بیماری ناگهانی مجبور به انصراف شد.
Our opponents defaulted, so we advance to the semi-finals.
حریفان ما انصراف دادند، بنابراین ما به نیمهنهایی صعود میکنیم.
Due to unforeseen circumstances, the visiting team had to default.
بهدلیل شرایط پیشبینی نشده، تیم مهمان مجبور به انصراف شد.
پیشفرض
If you don't choose a specific ringtone, the phone will use the default.
اگر زنگ خاصی را انتخاب نکنید، تلفن از زنگ پیشفرض استفاده خواهد کرد.
Without explicit instructions, the system reverts to the default.
بدون دستورالعمل صریح، سیستم به حالت پیشفرض برمیگردد.
عدم پرداخت، کوتاهی، قصور (در پرداخت وام، بدهی و...)
The mortgage default rate has increased significantly.
نرخ قصور در وام مسکن بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
He faces legal action due to his default on payments.
او بهدلیل عدم پرداخت بدهیهایش با اقدام قانونی روبرو است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «default» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/default