آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Oversight

ˈoʊvərsaɪt ˈəʊvəsaɪt

شکل جمع:

oversights

معنی oversight | جمله با oversight

noun countable uncountable

کوتاهی، سهل‌انگاری، سهو، از نظر افتادگی، غفلت، خطا، اشتباه، عدم‌توجه، بی‌توجهی

errors due to oversight

اشتباهات ناشی از بی‌توجهی

The oversight in the contract led to costly repercussions.

اشتباه در قرارداد منجر به عواقب پرهزینه‌ای شد.

noun uncountable

نظارت، سرپرستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The oversight of the construction was entrusted to her.

امر نظارت بر ساختمان به عهده‌ی او گذاشته شده بود.

The committee's oversight of the budget prevented unnecessary expenditures.

نظارت کمیته بر بودجه از هزینه‌های غیرضروری جلوگیری کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد oversight

لغات هم‌خانواده oversight

سوال‌های رایج oversight

شکل جمع oversight چی میشه؟

شکل جمع oversight در زبان انگلیسی oversights است.

ارجاع به لغت oversight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oversight

لغات نزدیک oversight

پیشنهاد بهبود معانی