فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overshot

American: ˌoʊvəˈʃɑːt British: ˌəʊvəˈʃɒt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

وابسته به بیرون زدگی بخش بالایی در مقایسه با بخش زیرین، فراز جسته، جلو آمده

an overshot jaw

فک جلو آمده

adjective

فراز رانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

an overshot waterwheel

چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن می‌ریزد و آن‌را به حرکت در می‌آورد)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overshot

  1. verb
    Synonyms:
    overdone overacted overreached

ارجاع به لغت overshot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overshot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overshot

لغات نزدیک overshot

پیشنهاد بهبود معانی