وابسته به بیرون زدگی بخش بالایی در مقایسه با بخش زیرین، فراز جسته، جلو آمده
an overshot jaw
فک جلو آمده
فراز رانده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an overshot waterwheel
چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن میریزد و آنرا به حرکت در میآورد)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overshot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overshot