امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Oversimplify

    ˌoʊvərˈsɪmpləfaɪ ˌəʊvəˈsɪmplɪfaɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adverb
    زیاد ساده کردن، خیلی سهل گرفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد oversimplify

    1. verb
      Synonyms: reduce, over reduce, reduce to an absurdity, make too simple, make too simplistic, restrict

    ارجاع به لغت oversimplify

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «oversimplify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oversimplify

    لغات نزدیک oversimplify

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel