فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Oversize

ˌoʊvəˈsaɪz ˌəʊvəˈsaɪz

گذشته‌ی ساده:

oversized

شکل سوم:

oversized

سوم‌شخص مفرد:

oversizes

وجه وصفی حال:

oversizing

شکل جمع:

oversizes

صفت تفضیلی:

more oversize

صفت عالی:

most oversize

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

بزرگتر از اندازه، برزگ اندازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

an oversize book

کتاب قطع بزرگ

an oversize apple

سیب بسیار درشت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oversize

  1. adjective extremely large; having great mass
    Synonyms:
    massive oversized bulky outsize outsized

ارجاع به لغت oversize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oversize

لغات نزدیک oversize

پیشنهاد بهبود معانی