فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Oversize

ˌoʊvəˈsaɪz ˌəʊvəˈsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    oversized
  • شکل سوم:

    oversized
  • سوم شخص مفرد:

    oversizes
  • وجه وصفی حال:

    oversizing
  • شکل جمع:

    oversizes
  • صفت تفضیلی:

    more oversize
  • صفت عالی:

    most oversize

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective
    بزرگتر از اندازه، برزگ اندازه
    • - an oversize book
    • - کتاب قطع بزرگ
    • - an oversize apple
    • - سیب بسیار درشت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد oversize

  1. adjective Extremely large; having great mass
    Synonyms: oversized, bulky, massive, outsize, outsized

ارجاع به لغت oversize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oversize

لغات نزدیک oversize

پیشنهاد بهبود معانی