گذشتهی ساده:
overlookedشکل سوم:
overlookedسومشخص مفرد:
overlooksوجه وصفی حال:
overlookingمسلط یا مشرف بودن بر، چشمپوشی کردن، چشمانداز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My balcony overlooks a beautiful garden.
بالکن من بر باغ زیبایی مشرف است.
The commander stood up and overlooked the map on the table.
فرمانده ایستاد و (از بالا) به نقشهی روی میز نگاه کرد.
a house overlooking the Caspian Sea
خانهای مشرف به دریای خزر
The teacher overlooked several of my spelling mistakes.
معلم متوجه چندین اشتباه املایی من نشد.
If overlooked, these errors will be repeated.
این اشتباهات اگر نادیده انگاشته شوند تکرار خواهند شد.
You are late, but this time I am going to overlook (it).
دیر کردهای؛ ولی این دفعه چشمپوشی میکنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overlook» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overlook