آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مرداد ۱۴۰۴

    Overlook

    ˈoʊvərlʊk ˌoʊvərˈlʊk ˈəʊvəlʊk ˌəʊvəˈlʊk

    گذشته‌ی ساده:

    overlooked

    شکل سوم:

    overlooked

    سوم‌شخص مفرد:

    overlooks

    وجه وصفی حال:

    overlooking

    شکل جمع:

    overlooks

    معنی overlook | جمله با overlook

    verb - transitive B2

    مشرف بودن، دید داشتن، چشم‌انداز داشتن، رو به بودن، قابل دیدن بودن (از بالا)

    My balcony overlooks a beautiful garden.

    بالکن من بر باغ زیبایی مشرف است.

    The commander stood up and overlooked the map on the table.

    فرمانده ایستاد و (از بالا) به نقشه‌ی روی میز نگاه کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a house overlooking the Caspian Sea

    خانه‌ای مشرف به دریای خزر

    verb - transitive C2

    نادیده گرفتن، توجه نکردن، غفلت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The teacher overlooked several of my spelling mistakes.

    معلم متوجه چندین اشتباه املایی من نشد.

    If overlooked, these errors will be repeated.

    این اشتباهات اگر نادیده انگاشته شوند تکرار خواهند شد.

    verb - transitive

    چشم‌پوشی کردن، گذشت کردن، نادیده گرفتن (از روی بخشش)

    You are late, but this time I am going to overlook (it).

    دیر کرده‌ای؛ ولی این دفعه چشم‌پوشی می‌کنم.

    The manager chose to overlook the mistake since it was minor.

    مدیر تصمیم گرفت از خطا بگذرد چون جزئی بود.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی نقطه‌ی دید، محل دید، سکوی دید

    در انگلیسی بریتانیایی از viewpoint استفاده می‌شود.

    Tourists love the overlook at the top of the mountain.

    گردشگران از سکوی دید در بالای کوه لذت می‌برند.

    The trail leads to a natural overlook where you can see the entire canyon.

    این مسیر به محل دید طبیعی‌ای می‌رسد که می‌توان کل دره را مشاهده کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد overlook

    1. verb disregard, neglect
      Synonyms:
      ignore neglect miss forget omit pass slight discount fail to notice leave out pay no attention pass by let go let slide leave undone make light of slip up overpass disdain let fall between the cracks
      Antonyms:
      notice regard respect attend heed look at honor
    1. verb make allowances for
      Synonyms:
      forgive excuse ignore bear with tolerate handle take condone disregard put up with live with let pass blink at go along with look the other way turn blind eye to stand for stomach pay no mind let bygones be bygones wipe slate clean whitewash wink at tune out play past grin and bear it roll with punches swim with the tide
      Antonyms:
      refuse deny prevent veto
    1. verb have a view of something
      Synonyms:
      view look out on look over command survey dominate oversee inspect look out give on give upon command a view have a prospect of afford a view front on watch over look down tower over soar above mount top overtop surmount
    1. verb supervise
      Synonyms:
      control oversee boss superintend survey chaperon quarterback
      Antonyms:
      serve follow

    سوال‌های رایج overlook

    گذشته‌ی ساده overlook چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده overlook در زبان انگلیسی overlooked است.

    شکل سوم overlook چی میشه؟

    شکل سوم overlook در زبان انگلیسی overlooked است.

    وجه وصفی حال overlook چی میشه؟

    وجه وصفی حال overlook در زبان انگلیسی overlooking است.

    سوم‌شخص مفرد overlook چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد overlook در زبان انگلیسی overlooks است.

    ارجاع به لغت overlook

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «overlook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overlook

    لغات نزدیک overlook

    • - overloaded
    • - overlong
    • - overlook
    • - overlook the garden
    • - overlord
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.