معنی overlong به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌoʊvərˈlɒːŋ ˌəʊvəˈlɒŋ

معنی

adjective adverb

بیش‌از‌حد طولانی، زیاد دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overlong

adjective Extending tediously beyond a standard duration

Synonyms: long, dragging, drawn-out, lengthy, long-drawn-out, prolonged, protracted

ارجاع به لغت overlong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «overlong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overlong

لغات نزدیک overlong

- overload
- overloaded
- overlong
- overlook
- overlord

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel