آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Absence

ˈæbsns ˈæbsns

شکل جمع:

absences

معنی absence | جمله با absence

noun uncountable B2

فقدان، عدم، نبود، نبودن

in the absence of air

در صورت فقدان هوا

absence of trained mechanics

نبود مکانیک‌های آموزش‌دیده

noun countable uncountable

(عدم حضور در یک مکان معمول یا مورد انتظار) غیبت، غیاب، حالت غیاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He was fired because of frequent absences.

به دلیل غیبت‌های مکرر اخراج شد.

during his absence

در غیاب او

noun uncountable

پرتی (حواس)، پریشانی (ذهنی)

absence of mind

عدم حضور ذهن، حواس‌پرتی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد absence

  1. noun state of not being present
    Antonyms:
  1. noun state of lacking something needed or usual
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده absence

سوال‌های رایج absence

شکل جمع absence چی میشه؟

شکل جمع absence در زبان انگلیسی absences است.

ارجاع به لغت absence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/absence

لغات نزدیک absence

پیشنهاد بهبود معانی