با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Absenteeism

ˌæbsnˈtiːɪzm ˌæbsnˈtiːɪzm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    absenteeisms

معنی

noun
حالت غایب بودن، غیبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد absenteeism

  1. noun state of not being present
    Synonyms: absence, defection, desertion, skipping, truancy
    Antonyms: attendance, presence

ارجاع به لغت absenteeism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «absenteeism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/absenteeism

لغات نزدیک absenteeism

پیشنهاد بهبود معانی