فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Truancy

ˈtruːənsi ˈtruːənsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    فرار از مدرسه، مدرسه‌گریزی، گریز از مدرسه
    • - Truancy is a serious issue that often leads to poor academic performance.
    • - فرار از مدرسه موضوعی جدی است که اغلب منجر به عملکرد تحصیلی ضعیف می‌شود.
    • - The student's frequent truancy was causing concern among his teachers and parents alike.
    • - مدرسه‌گریزی مکرر این دانش‌آموز باعث نگرانی معلمان و والدینش شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد truancy

  1. noun An unexcused absence
    Synonyms: hooky, cut, truantry

ارجاع به لغت truancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truancy

لغات نزدیک truancy

پیشنهاد بهبود معانی