آخرین به‌روزرسانی:

Truant

ˈtruːənt ˈtruːənt

گذشته‌ی ساده:

truanted

شکل سوم:

truanted

سوم‌شخص مفرد:

truants

وجه وصفی حال:

truanting

شکل جمع:

truants

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

طفره‌رو، فراری، گریزان (دانش‌آموزی که دائم از مدرسه بدون اجازه غیبت می‌کند)

Authorities are trying to track down school truants and bring them back.

مقامات در تلاشند تا دانش‌آموزان گریزان را پیدا کرده و به کلاس بازگردانند.

Truant children often hang around in parks or malls during school hours.

کودکان فراری، اغلب در ساعات مدرسه در پارک‌ها یا مراکز خرید پرسه می‌زنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

... will bring to school a truant child on Fridays

... جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

verb - intransitive

انگلیسی بریتانیایی پیچاندن مدرسه، غیبت کردن (به‌صورت مکرر، دانش‌آموز معمولاً کنار والدینش طوری رفتار می‌کند که انگار به مدرسه می‌رود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

You’ll fail all your exams if you carry on truanting.

اگر به پیچاندن مدرسه ادامه بدهی، در همه‌ی امتحاناتت رد می‌شوی.

She used to pretend to go to school but was truanting for months.

او وانمود می‌کرد که به مدرسه می‌رود اما ماه‌ها غیبت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truant

  1. noun absentee
    Synonyms:
    no-show shirker deserter runaway delinquent malingerer hooky player draft dodger
  1. verb to fail to attend on purpose
    Synonyms:
    cut skip

Collocations

play truant

از مدرسه فرار کردن، وظیفه‌نشناسی کردن

ارجاع به لغت truant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/truant

لغات نزدیک truant

پیشنهاد بهبود معانی