گذشتهی ساده:
truantedشکل سوم:
truantedسومشخص مفرد:
truantsوجه وصفی حال:
truantingشکل جمع:
truantsطفرهرو، فراری، گریزان (دانشآموزی که دائم از مدرسه بدون اجازه غیبت میکند)
Authorities are trying to track down school truants and bring them back.
مقامات در تلاشند تا دانشآموزان گریزان را پیدا کرده و به کلاس بازگردانند.
Truant children often hang around in parks or malls during school hours.
کودکان فراری، اغلب در ساعات مدرسه در پارکها یا مراکز خرید پرسه میزنند.
... will bring to school a truant child on Fridays
... جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
انگلیسی بریتانیایی پیچاندن مدرسه، غیبت کردن (بهصورت مکرر، دانشآموز معمولاً کنار والدینش طوری رفتار میکند که انگار به مدرسه میرود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You’ll fail all your exams if you carry on truanting.
اگر به پیچاندن مدرسه ادامه بدهی، در همهی امتحاناتت رد میشوی.
She used to pretend to go to school but was truanting for months.
او وانمود میکرد که به مدرسه میرود اما ماهها غیبت میکرد.
از مدرسه فرار کردن، وظیفهنشناسی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «truant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/truant