معنی no-show به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈnoʊˈʃoʊ ˈnoʊˈʃoʊ nəʊʃəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable

نیامده، غایب (مهمان یا مسافر و غیره که جای خود را رزرو کرده اما بی‌خبر در محل حاضر نشده است یا مربوط به کارمندی که غالباً در محل کار حاضر نمی‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The concert had a high number of no-shows, disappointing the organizers.

- این کنسرت تعداد زیادی نیامده داشت که برگزارکنندگان را ناامید کرد.

- The company had to find a replacement for the no-show employee.

- شرکت مجبور شد جایگزینی برای کارمند غالباً غایب پیدا کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد no-show

noun Someone who shirks duty

Synonyms: nonattender, truant

ارجاع به لغت no-show

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «no-show» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/no-show

لغات نزدیک no-show

- no-par
- no-see-um
- no-show
- no-trump
- no-win

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار