با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Damages

ˈdæmɪdʒɪz ˈdæmɪdʒɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    damaged
  • شکل سوم:

    damaged
  • وجه وصفی حال:

    damaging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    حقوق (پولی که توسط شخص یا سازمانی که مسبب ایجاد صدمات یا ضرر به کسی بوده است پرداخت می‌شود) خسارت، غرامت
    • - They were awarded $500,000 in damages.
    • - به آن‌ها ۵۰۰ هزار دلار خسارت پرداخت شد.
    • - punitive damages
    • - خسارات تنبیهی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد damages

  1. noun cost for problem
    Synonyms: amends, bill, charge, compensation, expense, fine, forfeit, indemnity, reimbursement, reparation, satisfaction, total
    Antonyms: award, compensation, profit, recompense, reward

لغات هم‌خانواده damages

ارجاع به لغت damages

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «damages» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/damages

لغات نزدیک damages

پیشنهاد بهبود معانی