آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Reward

    rɪˈwɔːrd rɪˈwɔːd

    گذشته‌ی ساده:

    rewarded

    شکل سوم:

    rewarded

    سوم‌شخص مفرد:

    rewards

    وجه وصفی حال:

    rewarding

    شکل جمع:

    rewards

    معنی reward | جمله با reward

    noun countable B1

    پاداش، اجر، مزد، اجرت، بازده

    financial rewards

    پاداش‌های مالی

    noun countable

    حق، سزا، امتیاز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    reap one's just reward

    به حق مسلّم خود رسیدن

    Is this how you reward me for helping/my help?

    آیا این سزای کمک‌های من است؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His misdeeds have met their due reward.

    اعمال بد او سزای خود را دریافت کرده‌اند.

    noun countable

    جایزه، مژدگانی

    Anyone who finds and brings back my cat will receive a good reward.

    هرکسی گربه‌ی مراپیدا کند و بیاورد، مژدگانی خوبی دریافت خواهد کرد.

    verb - transitive

    پاداش دادن، مزد دادن، اجر دادن

    in reward for/as a reward for

    به پاس/به نشانه‌ی سپاس از

    God will reward you for your good deeds.

    خداوند اجر نیکوکاری‌های تو را خواهد داد.

    verb - transitive

    جایزه دادن، مژدگانی دادن

    They gave him a reward for having saved a child.

    به‌دلیل نجات یک کودک به او جایزه دادند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reward

    1. noun payment, prize
      Synonyms:
      compensation prize award return benefit profit bonus gain premium recompense remuneration wages repayment dividend honor perks tip bounty carrot accolade sweetener gravy plum just deserts requital guerdon merit meed feather in cap strokes goodies cue salve fringe benefit garland crown grease retribution comeuppance punishment
      Antonyms:
      punishment penalty
    1. verb pay; give prize
      Synonyms:
      pay compensate repay remunerate honor recompense requite tip take care of stroke sugarcoat
      Antonyms:
      punish penalize take away

    لغات هم‌خانواده reward

    • noun
      reward
    • adjective
      rewarding, unrewarded
    • verb - transitive
      reward

    سوال‌های رایج reward

    گذشته‌ی ساده reward چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده reward در زبان انگلیسی rewarded است.

    شکل سوم reward چی میشه؟

    شکل سوم reward در زبان انگلیسی rewarded است.

    شکل جمع reward چی میشه؟

    شکل جمع reward در زبان انگلیسی rewards است.

    وجه وصفی حال reward چی میشه؟

    وجه وصفی حال reward در زبان انگلیسی rewarding است.

    سوم‌شخص مفرد reward چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد reward در زبان انگلیسی rewards است.

    ارجاع به لغت reward

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reward» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reward

    لغات نزدیک reward

    • - revulsive
    • - rewake
    • - reward
    • - reward system
    • - rewardable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.