با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Requite

rɪˈkwaɪt rɪˈkwaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    requited
  • شکل سوم:

    requited
  • سوم شخص مفرد:

    requites
  • وجه وصفی حال:

    requiting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    سزا دادن، پاداش دادن، تاوان دادن، جبران کردن
    • - He was requited for his devotion.
    • - به‌خاطر فداکاری به او پاداش دادند.
    • - o, son, may God requite you!
    • - الهی خدا عوضت بدهد ای پسر!
    • - Will Christina ever requite my love?
    • - آیا کریستینا هرگز آن‌قدر که من او را دوست دارم، مرا دوست خواهد داشت؟
    • - ... because unrequited love is a pain
    • - ... که یکسر مهربانی دردسر بی
    • - to requite evil for evil
    • - بدی را با بدی تلافی کردن
    • - to requite a traitor with death
    • - خائن را با اعدام به کیفر رساندن
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد requite

  1. verb compensate, give in return
    Synonyms: indemnify, make, make amends, make good, pay, pay off, quit, reciprocate, recompense, redeem, redress, reimburse, remunerate, repay, respond, restitution, retaliate, return, revenge, reward, satisfy, settle
    Antonyms: dissatisfy, refuse

ارجاع به لغت requite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «requite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/requite

لغات نزدیک requite

پیشنهاد بهبود معانی