گذشتهی ساده:
reimbursedشکل سوم:
reimbursedسومشخص مفرد:
reimbursesوجه وصفی حال:
reimbursingبازپرداخت کردن، بازپرداختن، جبران کردن، هزینه کسی یا چیزی را پرداختن، خرج چیزی را دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They took the shoes back and reimbursed me.
کفشها را پس گرفتند و پولم را پس دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reimburse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reimburse