آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Refund

گذشته‌ی ساده:

refunded

شکل سوم:

refunded

سوم‌شخص مفرد:

refunds

وجه وصفی حال:

refunding

شکل جمع:

refunds

معنی refund | جمله با refund

noun countable B1

بازپرداخت، استرداد (وجه)، بازپرداختنی (مبلغ)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

a refund of fifty dollars

بازپرداختنی به مبلغ پنجاه دلار

The customer requested a refund of their purchase.

مشتری درخواست بازپرداخت وجه خرید خود را داشت.

verb - transitive C2

بازپرداخت کردن، پس دادن، مسترد کردن (وجه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The store agreed to refund the purchase price.

فروشگاه با بازپرداخت قیمت خرید موافقت کرد.

to refund the price of defective article

قیمت یک کالای معیوب را پس دادن

verb - transitive B1

دوباره پرداختن، دوباره تأمین کردن (بودجه و غیره)

The government decided to refund the education budget.

دولت تصمیم گرفت بودجه‌ی آموزش‌وپرورش را دوباره پرداخت کند.

The company refunded the marketing budget.

این شرکت بودجه‌ی بازاریابی را دوباره تأمین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد refund

لغات هم‌خانواده refund

  • verb - transitive
    fund, refund

سوال‌های رایج refund

گذشته‌ی ساده refund چی میشه؟

گذشته‌ی ساده refund در زبان انگلیسی refunded است.

شکل سوم refund چی میشه؟

شکل سوم refund در زبان انگلیسی refunded است.

شکل جمع refund چی میشه؟

شکل جمع refund در زبان انگلیسی refunds است.

وجه وصفی حال refund چی میشه؟

وجه وصفی حال refund در زبان انگلیسی refunding است.

سوم‌شخص مفرد refund چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد refund در زبان انگلیسی refunds است.

ارجاع به لغت refund

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refund» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refund

لغات نزدیک refund

پیشنهاد بهبود معانی