گذشتهی ساده:
recoupedشکل سوم:
recoupedسومشخص مفرد:
recoupsوجه وصفی حال:
recoupingدوباره بدست آوردن، جبران کردن، تلافی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to recoup a loss
ضرری را جبران کردن
an attempt to recoup his wealth
کوششی برای باز یافتن ثروت خود
to recoup one's health
سلامتی خود را دوباره به دست آوردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «recoup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recoup