دلداری، تسلی، تسلیت
مایهی تسلی، مایهی دلداری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A few words of consolation calmed the bereaved mother.
چند کلام تسلیبخش مادر داغدیده را آرام کرد.
Her son¨s letters were her sole consolation.
نامههای پسرش یگانه مایهی دلخوشی او بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consolation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consolation