امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Alleviation

əˌliviˈeɪʃn̩ əˌliːviˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
تسکین، تخفیف، فرونشست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the alleviation of pain
- تسکین درد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alleviation

  1. noun Freedom, especially from pain
    Synonyms:
    relief assuagement ease mitigation easing palliation easement

ارجاع به لغت alleviation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alleviation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alleviation

لغات نزدیک alleviation

پیشنهاد بهبود معانی