فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Alley

ˈæli ˈæli

شکل جمع:

alleys

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کوچه، خیابان کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a blind alley

کوچه‌ی بن‌بست

His house was at the end of a narrow, winding alley.

خانه‌ی او در ته کوچه‌ی تنگ و پرپیچ و خمی بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the shaded alleys of Niavaran Park

راهروهای پر سایه‌ی پارک نیاوران

This job is right down your alley!

این شغل مناسب تو است!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alley

  1. noun narrow passage
    Synonyms:
    path pathway passageway lane walk alleyway back street

Idioms

up (or down) one's alley

(عامیانه) مطابق سلیقه یا استعداد شخص

ارجاع به لغت alley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alley

لغات نزدیک alley

پیشنهاد بهبود معانی