consol مخفف لغت consolidated است.
تلفیقشده، یکپارچه، ادغامشده، یکجا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's consol report highlighted significant growth.
گزارش یکجای این شرکت رشد قابل توجهی را نشان میدهد.
The management discussed the benefits of a consol approach during the meeting.
مدیریت در این جلسه در مورد مزایای رویکرد یکپارچه بحث کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consol» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consol