آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Funding

ˈfʌndɪŋ ˈfʌndɪŋ

معنی funding | جمله با funding

noun uncountable C1

سرمایه‌گذاری، کمک مالی، حمایت مالی، بودجه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Lack of funding forced the school to cancel the program.

کمبود سرمایه‌گذاری باعث شد مدرسه، برنامه را لغو کند.

The charity applied for funding from several organizations.

مؤسسه‌ی خیریه برای دریافت حمایت مالی از چند سازمان درخواست داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد funding

  1. noun money or property used to produce more wealth
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده funding

ارجاع به لغت funding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «funding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/funding

لغات نزدیک funding

پیشنهاد بهبود معانی