سرمایهگذاری، کمک مالی، حمایت مالی، بودجه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Lack of funding forced the school to cancel the program.
کمبود سرمایهگذاری باعث شد مدرسه، برنامه را لغو کند.
The charity applied for funding from several organizations.
مؤسسهی خیریه برای دریافت حمایت مالی از چند سازمان درخواست داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «funding» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/funding