گذشتهی ساده:
fundraisedشکل سوم:
fundraisedسومشخص مفرد:
fundraisesشکل نوشتاری دیگر این لغت: fund-raising
جمعآوری کمکهای مالی، جمعآوری پول، گردآوری اعانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
fundraising to help the cancer patients pay for the cost of their treatment
جمعآوری اعانه برای کمک به پرداخت هزینهی درمان بیماران مبتلا به سرطان
fund-raising for charity
جمعآوری کمک مالی برای خیریه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fundraising» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fundraising