آخرین به‌روزرسانی:

Fundus

ˈfʌndəs ˈfʌndəs

شکل جمع:

fundi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی فوندوس، قاعده، طاق، قسمت انتهایی (عمق و یا انتهای هر عضو مجوفی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

In anatomy, the fundus is defined as the part farthest from the organ’s opening.

در کالبدشناسی، فوندوس بخشی از اندام است که از دهانه‌ی آن دورتر است.

Bleeding from the fundus of the uterus can be dangerous after childbirth.

خونریزی از قسمت انتهایی رحم پس‌از زایمان می‌تواند خطرناک باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fundus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fundus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fundus

لغات نزدیک fundus

پیشنهاد بهبود معانی