با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Capitalization

ˌkæpət̬ləˈzeɪʃn ˌkəpətlaɪˈzeɪʃn-əˈzeɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • جمع‌آوری سرمایه، جمع مبلغ سرمایه، نوشتن با حروف بزرگ
    • - the capitalization of proper nouns
    • - آغاز کردن اسامی خاص با حروف بزرگ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد capitalization

  1. noun Money or property used to produce more wealth
    Synonyms: capitalisation, backing, capital, financing, funding, grubstake, stake, subsidization
  2. noun The act of capitalizing on an opportunity
    Synonyms: capitalisation

Collocations

ارجاع به لغت capitalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capitalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/capitalization

لغات نزدیک capitalization

پیشنهاد بهبود معانی