با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Backing

ˈbækɪŋ ˈbækɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    backed
  • شکل سوم:

    backed
  • سوم شخص مفرد:

    backs

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • noun C2
    پشتی، پشتیبان، پوشش، تصدیق در پشت یا ظهر ورقه، دیرکردن، کندی
  • noun
    پشتیبانی، پشتیبان
    • - He had the backing of the armed forces.
    • - از پشتیبانی نیروهای مسلح برخوردار بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد backing

  1. noun support
    Synonyms: abetment, accompaniment, adherence, advocacy, aegis, aid, assistance, auspices, championing, championship, encouragement, endorsement, funds, grant, help, patronage, reinforcement, sanction, secondment, sponsorship, subsidy
    Antonyms: disfavor, opposition

ارجاع به لغت backing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backing

لغات نزدیک backing

پیشنهاد بهبود معانی