شکل جمع:
patronagesحمایت، پشتیبانی، سرپرستی، قیمومت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sa'di enjoyed the patronage of the Atabakan.
سعدی از تشویق و گشاده دستی اتابکان برخوردار بود.
Even though it was early in the morning, there was a considerable patronage.
با آنکه صبح زود بود تعداد مشتریان قابلملاحظه بود.
He used the patronage to support his policies.
او از حق عزل و نصب برای پیشبرد سیاستهای خود استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «patronage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patronage