امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Patronage

ˈpeɪ- / / ˈpæ- ˈpætrənɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    patronages

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
حمایت، پشتیبانی، سرپرستی، قیمومت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Sa'di enjoyed the patronage of the Atabakan.
- سعدی از تشویق و گشاده دستی اتابکان برخوردار بود.
- Even though it was early in the morning, there was a considerable patronage.
- با آنکه صبح زود بود تعداد مشتریان قابل‌ملاحظه بود.
- He used the patronage to support his policies.
- او از حق عزل و نصب برای پیشبرد سیاستهای خود استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد patronage

  1. noun support of a cause
    Synonyms:
    advocacy aegis aid assistance auspices backing benefaction championship encouragement financing grant guardianship help promotion protection recommendation sponsorship subsidy support
    Antonyms:
    antagonism detraction opposition
  1. noun business done at an establishment
    Synonyms:
    buying clientage clientele commerce custom shopping trade trading traffic
    Antonyms:
    competition
  1. noun condescension
    Synonyms:
    civility cronyism deference deigning disdain insolence patronization patronizing stooping sufferance toleration
    Antonyms:
    humility modesty

ارجاع به لغت patronage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patronage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patronage

لغات نزدیک patronage

پیشنهاد بهبود معانی