فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Toleration

American: ˈtɑːlərns British: ˌtɒləˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tolerations

معنی

  • noun C2
    مدارا، بردباری، تحمل، آزادی، آزادگی، آزادمنشی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد toleration

  1. noun Forbearing or lenient treatment
    Synonyms: charitableness, charity, forbearance, indulgence, acceptance, lenience, leniency, lenity, tolerance, sufferance

ارجاع به لغت toleration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toleration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toleration

لغات نزدیک toleration

پیشنهاد بهبود معانی