گذشتهی ساده:
toleratedشکل سوم:
toleratedسومشخص مفرد:
toleratesوجه وصفی حال:
toleratingمدارا کردن، رواداری کردن، بردباری کردن، لوطیگری کردن، شکیبایی کردن، جایز شمردن، رواداشتن، کاوستن
in a democracy, various political views are tolerated.
در یک دمکراسی عقاید مختلف سیاسی جایز شمرده میشود.
The teacher does not tolerate eating on the class.
معلم با خوراکی خوردن سر کلاس مدارا نمیکند.
تحمل کردن، تاب آوردن، تاب تحمل (چیزی را) داشتن، تاویدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I can no longer tolerate your strange behaviour.
دیگر تاب تحمل رفتار عجیب و غریب شما را ندارم.
پزشکی نسبت به چیزی حساسیت نداشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
some people cannot tolerate penicillin.
برخی مردم نسبت به پنیسیلین حساسیت دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tolerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tolerate