فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Condone

kənˈdoʊn kənˈdəʊn

گذشته‌ی ساده:

condoned

شکل سوم:

condoned

سوم‌شخص مفرد:

condones

وجه وصفی حال:

condoning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

چشم‌پوشی کردن، اغماض کردن، بخشیدن، نادیده گرفتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The world should not condone war crimes.

دنیا نباید جنایات جنگی را نادیده بگیرد.

Society should not condone acts of discrimination or hatred.

جامعه نباید از رفتارهای تبعیض یا دشمنی چشم‌پوشی کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد condone

  1. verb make allowance for
    Synonyms:
    forgive excuse pardon overlook ignore forget pass over wink at let pass let it go by disregard go along with okay give green light let it come nod at buy lap up remit
    Antonyms:
    prevent forbid not allow condemn censure

ارجاع به لغت condone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «condone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condone

لغات نزدیک condone

پیشنهاد بهبود معانی