(فرد) اغماضکننده، متسامح، چشمپوشیکننده، آسانگیر (فردی که از خطا و رفتار نامناسب چشمپوشی میکند یا آن را میبخشد)
He was a condoner of cheating on tests.
او از تقلب در آزمونها چشمپوشی میکرد.
He refused to be a condoner of dishonesty in his workplace.
او حاضر نشد که در محل کارش از عدم صداقت چشمپوشی کند.
حقوق (فرد) اغماضکننده، متسامح، چشمپوشیکننده (فردی، بهویژه همسر، که از تخلف و اهانتی همچون زنا چشمپوشی و گذشت میکند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She became a condoner of her husband's mistakes, hoping for a change in his behavior.
او به امید تغییر در رفتار شوهرش از اشتباهات او چشمپوشی کرد.
The condoner often faced criticism from friends who believed in accountability.
فرد اغماضکننده اغلب با انتقاد دوستانی مواجه می شد که به حسابرسی اعتقاد داشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «condoner» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condoner