آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Excuse

ɪkˈskjuːz ɪkˈskjuːz

گذشته‌ی ساده:

excused

شکل سوم:

excused

سوم‌شخص مفرد:

excuses

وجه وصفی حال:

excusing

شکل جمع:

excuses

معنی excuse | جمله با excuse

verb - transitive B1

بخشیدن، عفو کردن، تبرئه کردن، پاک دانستن، بی‌گناه شمردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Excuse me!

پوزش می‌خواهم!، ببخشید!

Excuse me, may I open the window?

ببخشید، اجازه می‌دهید پنجره را باز کنم؟

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I can never excuse his rudeness.

هرگز نمی‌توانم بی‌ادبی او را ببخشم.

She kept coughing and sneezing in my face and did not even excuse herself.

او مرتب در صورتم سرفه و عطسه می‌کرد و معذرت هم نمی‌خواست.

Excuse my having interrupted you.

از این که حرف شما را قطع کردم ببخشید.

It is easy to excuse one's own faults.

توجیه عیوب خویشتن آسان است.

a selfish act which nothing will excuse

عملی خودپسندانه که هیچ‌چیز آن را توجیه نمی‌کند

verb - transitive

معاف کردن، مرخص کردن، رفع تکلیف کردن، معذور داشتن، عذر کسی را پذیرفتن، اجازه دادن برای شرکت نکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He excused religious minorities from taking part in school prayer.

او اقلیت‌های مذهبی را از شرکت در دعای مدرسه معاف کرد.

The judge excused the young man's fine.

قاضی مرد جوان را از پرداخت جریمه معذور داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Class is excused!

کلاس مرخص است!

She excused herself and left the meeting.

او با عرض معذرت جلسه را ترک کرد.

an excused absence

غیبت موجه

noun countable B1

عذر، توجیه، دلیل، علت

There's no excuse for what you did.

کاری که شما کردید توجیه ندارد.

Please give them my excuses.

لطفاً عذر من را از آن‌ها بخواه.

noun countable B1

بهانه

She is always making excuses for being late.

او همیشه برای دیر آمدنش بهانه می‌آورد.

Lazy people have many excuses.

اشخاص تنبل خیلی بهانه می‌آورند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

What is your excuse this time?

این دفعه بهانه‌ات چیست؟

Feeble excuses

عذر سست، بهانه‌ی پوچ

to offer excuses

بهانه آوردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد excuse

  1. verb to show to be just, right, or valid
  1. verb to free from an obligation or duty
    Synonyms:
    absolve discharge condone exempt justify rationalize free acquit forgive extenuate exculpate pardon exonerate mitigate overlook palliate let off release alibi vindicate remit apologize for set-free reprieve clear of shrive dispense grant absolution pass over look-the-other-way apology shrug-off give as an excuse conciliate make excuses for make allowances (for) concoct make apologies for let-go permit to leave apologize defend dispense with grant remission remit a penalty for grant amnesty blot out one's sins expunge the record of purge provide with an alibi plead ignorance whitewash let off the hook let off easy apologise let off scot-free indulge wink at wipe-the-slate-clean relieve take the rap for out spare plea pretext rationalise
  1. noun a pretended reason
  1. verb ask for permission to be released from an engagement
    Synonyms:
    beg-off
  1. verb forgive, absolve; justify

Collocations

excuse oneself

پوزش خواستن، معذرت خواستن

make one's excuses

(به خاطر عدم شرکت در چیزی یا قصور و غیره) پوزش خواستن

make an excuse

بهانه آوردن، عذر آوردن

feeble excuse

بهانه ضعیف، بهانه واهی

Idioms

a poor (or bad or lame) excuse for

نمونه‌ی بدی از (چیزی یا کسی)

excuse me

(مودبانه) عذرخواهی به‌دلیلِ قطع کردن سخن کسی

(مودبانه) تلاش برای جلب کردن توجه کسی

(مودبانه) شروع به بیان مخالفت با کسی

(مودبانه) عذرخواهی به‌دلیلِ قرار گرفتن در مسیر کسی یا برخورد با او

(مودبانه) درخواست از کسی برای تکرار چیزی

(غیررسمی و آزاردهنده) گوشزد کردن خطا توسط یک فرد به‌طور غیرمستقیم

(مودبانه) عذرخواهی برای ارتکاب خطا یا تخلف جزئی مانند خنده‌ی بی‌مورد و سرفه و آروغ و سکسکه

لغات هم‌خانواده excuse

  • noun
    excuse
  • verb - transitive
    excuse

سوال‌های رایج excuse

گذشته‌ی ساده excuse چی میشه؟

گذشته‌ی ساده excuse در زبان انگلیسی excused است.

شکل سوم excuse چی میشه؟

شکل سوم excuse در زبان انگلیسی excused است.

شکل جمع excuse چی میشه؟

شکل جمع excuse در زبان انگلیسی excuses است.

وجه وصفی حال excuse چی میشه؟

وجه وصفی حال excuse در زبان انگلیسی excusing است.

سوم‌شخص مفرد excuse چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد excuse در زبان انگلیسی excuses است.

ارجاع به لغت excuse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excuse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excuse

لغات نزدیک excuse

پیشنهاد بهبود معانی