گذشتهی ساده:
rationalizedشکل سوم:
rationalizedسومشخص مفرد:
rationalizesوجه وصفی حال:
rationalizingبهطور عقلی توجیه کردن
بااستدلال عقلی توجیه یا تفسیر کردن، منطقی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is trying to rationalize his addiction.
او میکوشد اعتیاد خود را توجیه کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rationalize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rationalize