با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Rationale

ˌræʃəˈnæl ˌræʃəˈnɑːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rationales

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    (برای هر چیز) علت وجود، دلیل اصلی، پایه‌ی منطقی
    • - What is the rationale for the existence of so many ministries?
    • - علت وجود این همه وزارتخانه چیست؟
    • - What is the rationale behind these new exams?
    • - علت وجود این امتحانات جدید چیست؟
  • noun
    توضیح علت چیزی، (عامیانه) منطق، استدلال
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rationale

  1. noun logic for belief, action
    Synonyms: account, excuse, explanation, exposition, grounds, hypothesis, justification, motivation, motive, philosophy, principle, raison d’être, rationalization, reason, reasons, song and dance, sour grapes, story, the big idea, theory, the whole idea, whatfor, why and wherefore, whyfor

لغات هم‌خانواده rationale

ارجاع به لغت rationale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rationale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rationale

لغات نزدیک rationale

پیشنهاد بهبود معانی