بهطور عقلانی، بهطور منطقی، معقولانه، از نظر منطقی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rationally, he knows that she won't go back to him, but emotionally he can't accept it.
بهطور عقلانی، او میداند که او نزد او برنمیگردد، اما از نظر احساسی نمیتواند این مسئله را بپذیرد.
She argued her case calmly and rationally.
او با آرامش و بهطور منطقی دربارهی پروندهاش استدلال کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rationally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rationally