شکل جمع:
hypothesesفرض، فرضیه، قضیهی فرضی، نهشته، برانگاشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to prove or disprove a hypothesis
فرضیهای را اثبات یا رد کردن
A proven hypothesis becomes a theory and an established theory becomes a law.
فرضیهی اثباتشده تبدیل میشود به نگره و نگرهی مسلم تبدیل میشود به قانون.
A working hypothesis.
فرضیهای که موقت برای راه انداختن کارها به درد میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hypothesis» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hypothesis